دلم گرفته... مثل روزهای بارونی... پائیز را دوست دارم، روزهای گرفته و بارانی اش را... با آمدنش مرا مثل خودش پائیری می کند، وبا خودش می برد به آن سوی مرزها... پنجره را باز می کنم ، باتموم وجود نفس می کشم تا عطر خوشش مستم کند . عاشق بارانم، عاشق زیبائی هایش. وقتی می آید وقتی به گونه هایم برخورد می کند، حسی دوباره دارم... حسی قشنگ، شکفتن، دوباره بودن، زیستن... به من روح می دهد... اصلا مرا به اوج آسمان ها می برد. دوست دارم چترم را ببندم و صورتم را رو به آسمان کنم تا باران با تمام وسعتش وآهنگ دیوانه کننده اش به صورتم ضربه بزند ومن به یاد روزهای سرد و به یاد ماندنی ام بیفتم. آه نمی دانم کجای این صفحه قرار گرفته ام... آ...